راکون، پستانداری با اندازه متوسط و بدنی قوی است که در گسترهای از رنگهای خاکستری تا قهوهای-قرمز یافت میشود. پاهای کوتاهی دارند. پنجههایش سیاه رنگ است و مانند دست انسان پنج انگشت دارد که به او قابلیتهای زیادی در انجام کارهایش میدهد.
پاهای عقبیاش نیز پنج انگشت دارد برای همین است که به راحتی میتواند به پشت بچرخد و از درخت پایین بیاید. خیلی از پستاندارانی که روی درخت زندگی میکنند به این سبک با محیط تطبیق پیدا کردهاند ولی این موضوع برای جانوری به بزرگی راکون استثنایی است. گوشهای راکونها گرد است و بر بالای کله بزرگشان قرار دارند. دماغشان سیاه و نوک تیز است و در کل شکل و شمایل دزدهای نقابدار را در ذهن متبادر میکند.
راکونها نمیتوانند به خوبی رنگها را تشخیص دهند ولی قدرت دید در شب و حس شنوایی فوقالعادهای دارند. دستها و پاهایشان از آنها موجودات چالاکی ساخته که میتوانند با سرعت 24 کیلومتر بر ساعت بر روی زمین بدوند و به خوبی شنا کنند. آنها در بالا رفتن از درخت بسیار ماهرند و از افتادن نمیترسند و میتوانند از ارتفاع 15 متری بدون هیچ آسیبی بپرند.
مادهها معمولا کوچکتر از نرها هستند. زمان جفتگیری و فرزندآوریشان از ماه فوریه تا ژوئن است. اما بیشترشان در ماه مارس جفتگیری میکنند. راکون نر برای جفتگیری قلمرو 1 تا 3 کیلومتری خود را به نحوی گسترش میدهد که با قلمرو چند راکون ماده همپوشانی داشته باشد. راکونهای نر در یک فصل ممکن است با چند راکون ماده جفتگیری کنند.
بعد از آن جفتها از هم جدا میشوند و مادهها به تنهایی از بچهها نگهداری میکنند. راکونها معمولا در هر سال یک بار زایمان میکنند. دوره بارداری آنها حدود 65 روز است و در هر بار 3 تا 4 فرزند به دنیا میآورند.
بچهها نابینا به دنیا میآیند و حدود هشتاد گرم وزن دارند. بعد از حدود بیست روز چشمهایشان را به جهان میگشایند و حدود هفتاد روز از شیر مادر تغذیه میکنند. از بیست هفتگی در نیمه شب به دنبال مادرشان راه میافتند و شکار یاد میگیرند. فرزندان، تمام طول زمستان را در کنار مادرشان میمانند و در بهار، زندگی مستقل خود را آغاز میکنند. مادهها قبل از یکسالگی و نرها در حدود دوسالگی بالغ میشوند و آماده تولیدمثل هستند.
با اینکه راکونها همهچیزخوارند ولی بیشتر گیاهخوارند تا گوشتخوار. انواع میوهها، بلوطها و ریشهها را میخورند و ذرت یکی از غذاهای مورد علاقهشان را تشکیل میدهد. گاهی نیز از خرچنگها، حشرات، جوندگان، قورباغهها، ماهیها و تخم پرندگان تغذیه میکنند.
راکونها خود شکار حیوانات گوشتخوار دیگری نظیر گرگهای خاکستری، کایوتیها، روباههای قرمز و جغدها هستند. انسان نیز یکی از شکارچیان راکونها به حساب میآیند که آنها را به خاطر خزشان شکار میکند. برای همین است که راکونها برای محافظت از خود در مقابل شکارچیان در طول روز غیر فعال هستند و پنهان میشوند و فقط شبها برای شکار و زندگی، از مخفیگاه بیرون میآیند.
این پستانداران باهوش خود را با شرایط و مناطق مختلف طبیعی وفق میدهند. آنها در کانادا، آمریکا و جنگلهای مکزیک یافت میشوند. همچنین به خوبی میتوانند در نزدیکی انسان زندگی کنند. مهمترین موضوع برایشان دسترسی به آب است. برای همین جنگلهای مرطوب و خنک، مطلوبترین مسکن راکونهاست. ولی با این حال در مناطق روستایی، کشاورزی و همچنین در مناطق شهری و حومه نیز زندگی میکنند.
راکونها معمولا درختهای توخالی را برای آشیانه انتخاب میکنند یا از کانالهایی که توسط موشخرماها حفر شده، استفاده میکنند. گاهی نیز در غارها، معادن و ساختمانهای متروکه روزگار میگذرانند. با اینکه خواب زمستانی ندارند ولی در زمستانها زمان زیادی را در آشیانهشان در حالت شبه خواب به سر میبرند. برای اینکه دمای بدنشان ثابت بماند، باید ذخیره چربی خود را در زمستان به خوبی مدیریت کنند برای همین ممکن است در زمستان تا 50? از وزن بدنشان را از دست دهند.
ویروس هاری یکی از عواملی است که جمعیت راکونها را کم میکند و در عدم وجود این ویروس، جمعیت راکونها میتواند تا دو برابر افزایش یابد. به خاطر احتمال وجود این بیماری در راکون، نباید زیاد به این حیوان نزدیک شد. همچنین از آنجا که غذا دادن به راکون، اگر چه شاید برای ما جالب باشد ولی اثر منفی بر تواناییهای طبیعی این همسایه مونترالی ما میگذارد، بهتر است از دور نظارهگر این حیوانات زیبا باشیم.